علم فنگ شويي چيست؟
علم فنگ شويي چيست؟
فنگ شويي يك سنت باستاني چيني است كه از اصول طراحي داخلي براي بهبود زندگي شما استفاده مي كند. اين بر اساس فلسفه چيدمان قطعات در فضاهاي زندگي به منظور ايجاد تعادل با دنياي طبيعي است.
با اجراي اصول طراحي خاص، فنگ شويي اجازه مي دهد انرژي شما در خانه شما جريان يابد و گفته مي شود كه كيفيت كلي زندگي شما را بهبود مي بخشد. بسياري از معماران و طراحان داخلي هنگام برنامه ريزي خانه، فنگ شويي را در طرح هاي خود مي پزند.
فنگ شويي كه اغلب به عنوان هنر قرار دادن ناميده مي شود، در ساده ترين عبارت، در مورد قرار دادن عناصر مختلف براي بهينه سازي "چي" يا انرژي است. فنگ شويي اصولي دارد كه بايد از آنها پيروي كرد، از جمله موقعيت فرماندهي، باگوا و پنج عنصر.
اصول اساسي فنگ شويي
باگوا
باگوا، كه به هشت منطقه ترجمه مي شود، شكل باستاني نقشه طبقه است كه براي تجزيه و تحليل انرژي خانه استفاده مي شود. اين شامل هشت جعبه است كه هر كدام جنبه متفاوتي از زندگي را نشان ميدهد، معمولاً ثروت/فراواني، شهرت/شهرت، عشق، خانواده/ شروعهاي جديد، فرزندان/ تكميل، دانش، مسير شغلي/زندگي و افراد مفيد/سفر، با جعبه مركزي. به نمايندگي از شما
نقشه باگوا به شما كمك مي كند تا انرژي چي خوب را به تمام بخش هاي مهم زندگي خود بياوريد. اگر منطقه اي وجود دارد كه نياز به بهبود داريد، بايد اصول فنگ شويي مناسب را در فضاي مربوط به خانه به كار ببريد.
ساده ترين راه براي اعمال نقشه در خانه شما اين است كه آن را روي پلان طبقه خود قرار دهيد. پلان طبقه خود را بكشيد و نقشه 9 خانه را بالاي آن قرار دهيد. شما مي توانيد فنگ شويي يك خانه كامل يا يك آپارتمان را انجام دهيد، مي توانيد از نقشه در هر فضايي كه مي خواهيد استفاده كنيد.
پنج عنصر
اصول فنگ شويي بر پنج عنصر متمركز است. زمين، فلز، آب، چوب و آتش.
اين عناصر را مي توان به معناي واقعي كلمه از نظر نحوه تركيب آن در خانه، به عنوان مثال مبلمان چوبي براي شومينه، در نظر گرفت، اما آنها همچنين با احساسات، رنگ ها، شكل ها و مناطق خاصي در نقشه باگوا مطابقت دارند.
ايده اين است كه هر عنصر بايد از طريق طراحي داخلي متعادل شود. وقتي احساس ميكنيم تعادل در خانهمان وجود ندارد ، به اين دليل است كه يك يا چند عنصر از بين رفتهاند يا يك عنصر بيش از حد وجود دارد.
فنگ شويي در حدود ۵ هزار سال پيش از ميلاد در چين شروع شد و در طول هزاران سال گسترش يافت. فنگ شويي در آسيا يك ايده و جهانبيني است كه بر زندگي شخصي و اجتماعي روزمره تأثير ميگذارد؛ همچنين فنگ شويي درك مردم از جايگاهشان در كيهان را نشان ميدهد. بر اساس سنتهاي باستاني چين، فنگ شويي بيش از دو هزار سال است كه شامل دانش، آيينها، كلمات قصار و خرافات از سراسر چين است. اهميت فنگ شويي در كشورهاي آسياي شرقي به قدري است كه آشنايي با آن براي فهم تاريخ فرهنگي، زندگي و روانشناسي چين و ديگر فرهنگهاي آسياي شرقي، ضروري است.
وضعيت فنگ شويي در جهان امروز چگونه است؟
فنگ شويي مدتهاست كه از آسيا فراتر رفته است و حضور تجاري و شخصي بينالمللي آن در حال افزايش است. فنگ شويي يك صنعت چند صد ميليارد دلاري است كه در سرتاسر زمين ميليونها طرفدار دارد. در قرن گذشته، با مهاجران آسيايي، فنگ شويي از ريشههاي چيني و آسيايي خود به تمام نقاط جهان گسترش يافته است. مطالب تئوري و عملي آن در صدها هزار وب سايت توضيح داده شده است كه احتمالاً ميليونها نفر هر روز از آن بازديد ميكنند. فنگ شويي ديگر صرفاً يك باور غيرقابلاعتماد براي افراد مسن، روستايي و سنتي نيست بلكه وارد بازار جهاني شده است.
همانطور كه نويسندهاي در خبرنامه موسسه معماران آمريكا اظهار داشت: فنگ شويي ديگر فقط يك راز باستاني چيني نيست كه به كندي در خارج از قلب اصلي خود ريشه دوانده است، بلكه اكنون جهاني است و فرهنگ و سياست را فرا ميگيرد.
سايت آمازون كيندل بيش از 1000 كتاب فنگ شويي را تنها به زبان انگليسي فهرست ميكند. چند برابر اين تعداد در سايتهاي كتاب دست دوم وجود دارد. هزاران، اگر نه صدها هزار، وب سايت تجاري فنگ شويي وجود دارد؛ و صدها هزار، حتي شايد ميليونها نفر در سراسر جهان روزانه از اين سايتها بازديد ميكنند و به درجات مختلف زندگي خود را با مطالبي كه ميخوانند تنظيم يا مديريت ميكنند.
فنگ شويي چه ميگويد؛ حرف حساب فنگ شويي!
فنگشويي ادعا ميكند كه انرژي يا نيروي حياتي به نام «چي» (Chi) يا (Qi) وجود دارد كه بر زندگي انسانها تأثير ميگذارد. فنگ شويي سيستمي اعتقادي چند هزار ساله است كه عميقاً در باورها و اعمال آسيايي در مورد طبيعت، معماري، سلامتي و پيشگويي ريشه دوانيده است. اين بخشي از يك جهانبيني جامع و باستاني است كه حول اعتقاد به “چي”، انرژي جهاني با نيروي حياتي فرضي ميچرخد كه به همه هستي جان ميدهد.
بر اساس اين اعتقاد، وجود و حيات كل كيهان، منظومه شمسي، زمين و بدن انسان نياز به هماهنگي با جريانهاي محلي “چي” دارد. به شناسايي، دستكاري و استفادهي ابزاري از جريان فراگير «چي»، فنگ شويي گفته ميشود. هدف فنگ شويي اين است كه محيطزيست، خانه، محل كار، مكانهاي تجمعي افراد و حتي خود بدن انسانها در هماهنگي با «چي» قرار گيرد. بر اين اساس، زندگي طبيعيتر و سالمتر ميشود. چي خوب و بد به مكانها، سبكهاي ساختمان، مبلمان و حتي كيفهاي دستي مرتبط است. به گفته مقامات مختلف، چي را ميتوان با رژيم غذايي، دمنوشهاي گياهي، رژيمهاي ورزشي، مديتيشن و با استادان دستكاري كرد.
بر اساس منابع و آموزشهاي فنگ شويي، «چي» بهترين گردش خود را در مكانهايي دارد كه داراي اجسام نرم با لبههاي گرد هستند. اجسام نامنظم با نقاط يا زاويههاي تيز ميتوانند جريان چي را مسدود يا مختل كنند كه باعث ايجاد «شا چي» ميشود. شا چي يك انرژي منفي است و تأثير بدي را بر روي افراد و بر روي مكانها دارد. گفته ميشود براي افزايش جريان «چي» و كاهش جريان «شا چي»، پنج عنصر سنتي سنت چيني (آب، خاك، آتش، چوب و فلز) بايد با يكديگر در تعادل باشند.
"چي" چيست؟
بر اساس باور سنتي آسياي شرقي، چي انرژي يا نيروي حياتي كل كيهان است. هر چيز جاندار و بي جان، چي دارد. افراد مختلف چي متفاوتي دارند. هر نوع حيواني نوع چي مخصوص به خود را دارد. يك ملت چي خود را دارد و يك دين چي خود را. جاده چي، سنگ چي دارد. هر ماده غذايي داراي چي منحصربهفرد خود است. شناسايي چي هر چيز جاندار يا بي جان، به معناي درك ماهيت اساسي آن است. براي كل سنت چيني، چي طبيعي است. اين يك جزء جاودانه از جهان است. ريتم و حركت منظم خود را دارد. چي از ازل يا ابتداي زمان وجود داشته و تا ابد نيز وجود خواهد داشت. چي با موجودات پيرامون خودش همواره در تعامل است.
آقاي ژانگ درباره چي مينويسد: نيروي مادي چي در همه جهات و به هر شكل حركت ميكند و جريان دارد. دو عنصر پين و يانگ در جانشينيهاي بيوقفه خود، اصول بزرگ جهان را تشكيل ميدهند.
براي فيلسوفاني كه سيستم ژانگ را توسعه ميدادند، چي «چيزي» نهايي بود كه توانايي توضيح همه فرآيندها را داشت.
نويسنده و متخصص ديگري كه ماشينهاي چي را در اينترنت ميفروشد، چي را به شرح زير بيان ميكند:
چي انرژي خود زندگي است كه بهعنوان تعادل بين و يانگ (انرژي الكترومغناطيسي زن و مرد، مثبت و منفي، انرژي الكترومغناطيسي) شناخته ميشود كه در همهچيز در آفرينش جريان دارد.
اعتقاد به طب سوزني نيز وابسته به باور وجود چي است. تمرين طب سوزني مبتني بر مداخله در بيش ششصد مسير داخلي فرضي يا نصفالنهارها است كه در امتداد آنها چي در بدن حركت ميكند.
در طول تاريخ، فنگ شويي با روشهاي پيشگويي آينده مرتبط بوده است. پيشگويي آينده و تعيين روزها و زمانهاي فرخنده براي برگزاري رويدادهاي مهم (عروسي، افتتاحيههاي تجاري، سفر، جلسات كنفرانس، آغاز ساختوساز ساختمان و غيره) هميشه بخش مهمي در تجارت مربيان فنگ شويي بوده است.
آيا فنگ شويي يك علم است؟
فنگ شويي يك هنر است با اين حال بسياري از مروجانِ فنگ شويي، آن را بهعنوان يك علم به مردم ارائه ميكنند. فنگ شويي نه علم است نه دين نه جادو ، مبناي فنگ شويي زندگي طبيعت گرايانه است كه بر اساس مشاهده گري پديدار گشته
بر اساس نوشتههاي ژانگ، سنّت ۳۰۰۰ ساله اعتقادات مرتبط با «چي» در شرق آسيا را ميتوان اينگونه خلاصه كرد:
«چي» مادهي اوليه است كه وجود همهچيز وابسته به آن است.
«چي» داراي وسعت و عمق است.
وجود «چي» ذهني نيست و مستقل از ذهن وجود دارد.
«چي» ميتواند حركت كند. باور بر اين است كه چي بهطورمعمول در حال تغيير و تحول است.
ادموند رايدن، مترجم كتاب ژانگ به انگليسي، در مقدمهي اين كتاب بر اين تفاسير ميافزايد. او تا آن جا اغراق ميكند كه ميگويد بهترين ترجمهي «چي» معادلهي اينشتين (E=mc^2) است.
سيمون براون، نويسندهي مدافع فنگ شويي، چنين روايتي از چي ميدهد:
«چي» بار ظريف و نافذ انرژي الكترومغناطيسي است كه از همهچيز عبور ميكند و اطلاعات را از چيزي به ديگري حمل ميكند. «چي»اي كه در بدن شما جريان دارد غالباً حامل افكار، باورها و عواطف شماست.
سارا راسباخ، نويسنده محبوب فنگ شويي، معتقد است:
چي نيروي حياتي است كه به حيوانات و گياهان زندگي ميبخشد، باعث برقراري كوهها ميشود و آب رودخانهها را جاري ميكند. بر اساس ادعاي راسباخ، بدون «چي»، درختان شكوفا نميشوند و انسان نيز وجود نخواهد داشت.
اليوت تانزر، از ديگر مروجان فعال فنگ شويي، ميگويد:
اگر ميخواهيد در “همهي زمينهها” موفق و سلامت باشيد، براي شما مفهومي مهمتر از «چي» و جريان «چي» براي مطالعه و درك وجود ندارد.
برخي مخالفان به دنبال اثبات علمي وجود انرژي چي هستند و با غير علمي بودن آن مي خواهند برچسب خرافي به فنگ شويي زنند. به هر حال علمي بودن يك موضوع هميشه مورد بحث است. همچنان كه در حال حاضر نظريه هاي علمي خدا را منكر مي شوند و دين را شبه علم و خرافات مي دانند.
علم بههيچعنوان ادعاي دانستن همهچيزهاي جهان هستي را نداشته و ندارد. حتي خود اين ادعا نيز با ذات كار علمي در تناقض است. اگر علم همهچيز را ميدانست كه ديگر تحقيق و پژوهش فايدهاي نداشت! پس ما تصديق ميكنيم كه رازهاي بسياري هستند كه تاكنون دانشمندان آنها را درك نكردهاند.
منبع:
https://steamboiler.blog.ir/ |
برچسب: ،
ادامه مطلب